جاده

نزدیک شدن، دلِ آلوده شدن می خواهد. دلِ آزردن. دلِ آزرده شدن.

مثل اینکه واقعاً نمی دانیم روی سال نوری را همین فاصله دل ها کم می کند؛ که هر کدام به بهانه ای خودخواهانه، تلسکوپی روی دوش به دنبال مسیرهایی آسمانی می گردیم، آنهم برای گریز. غافل از این که با این وسیله ها هر چه بیابیم این یکی را دیگر نمی شود دید: جاده ای که خود کشیده ایم بین خود و دیگران، بین خود و خود حتی.
با آسفالتی از چرک، چرک دل های خودمان. و زخم دره هایی عمیق... فراخ... بی پل ... بی افق.

نظرات 2 + ارسال نظر
مشتاق سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:22 ب.ظ

چرک دل ها...
زخم دره ها...


قشنگ بود .


پ.ن. یه کم مسخرس که به تلخی ها بگیم : قشنگ!! اساسا چیز دیگه ای نمیشه گفت متاسفانه:دی

:)

گرگ بیابان سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:51 ب.ظ http://theories.blogsky.com

آخخخخخ چه چقدر خوب گفتی این رو مسلم

چرک دل ... پوفففف

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد