آتشگه

می گن: "زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست" خب قبول!
بازم میگن: "گر بیفروزیش رقص شعله اش از هر کران پیداست" با فرض قبول این دومی هم، یکی بیاد به من بگه که من کجاهاشو دقیقاً بیفروزم؟
واضح تر بگم: هر جایی شو که می افروزم یه جای دیگه ش از سرما به فنا میره. ایراد از منه؟ از این فندکه؟ از باد سردیه که همیشه میاد و قراره همچنان بیاد؟ از چیه ؟

نظرات 5 + ارسال نظر
گرگ بیابان پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ب.ظ http://theories.blogsky.com

آخه بر فرض هم گرمم که بشه یک لحظه ست میسوزه و شعله هه میرقصه میشه خاکستر سرد و مرده
بعد که مثلن ینی چی؟؟ زندگی ت خیلی درخشان شعله مند شده اینجور ی؟ که باقی عمرو تو خاکستر اون یک دم شعله بغلتی؟

نجوا پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:13 ب.ظ

منم داشتم به خاکستر فکر میکردم
اون جاها که خاکستر شده که دیگه افروخته هم نمیشه، هوم؟
پس یخ میکنه، پس بالاخره یه روز همه زندگی م یخ میکنه
ققنوس و اینا که نشدم، پس یخ میکنم...

مسلم شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:33 ق.ظ

بابا صد رحمت به سلین و بکت و شوپنهاور و بقیه دار و دسته بدبین ها!شما که دست همه رو از پشت بستین!
آغا سیاووش کسرایی معذرت خواست که همچین شعر خوشبینانه و الکی خوشانه ای گفته :دی

قاصدک سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:14 ب.ظ

اصن توبه کرد :دی

سیاوش میگین؟؟ بایدم بکنه با این نسل مایوس :دی

قلم یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:11 ق.ظ http://puzzle-of-existence.blogfa.com

زندگی زیباست ای زیبا پسند
نو اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش میتوان از جان گذشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد