رباتی یت

دیشب با یکی از دوستام سرِ بدبختیای زندگی و کلاً عقده هایی که هی گنده تر میشن و هی ما بیشتر نمی بینمشون بحث می کردیم. دیگه بحث به جایی رسید که گفتم "ای کاش ربات بودیم" اصلاً!
حالا از دیشب ساعت 12:03 تا الان داره این تجربه "رباتی"یت ذهنمو نیشگون می گیره. اگه بتونیم از یه چیزایی چشم بپوشیم، بَدَم نیستا! شب تا شب می زننت به برق، سر صبحی هم روشنت می کنن مثل تراکتور کار می کنی، کلی کارای خوب خوب. مثلاً چایی درست می کنی بدون اینکه بخار کتری دستت رو بسوزونه. یا اگه از سر کار له و لورده برگشتی لازم نیست دعا کنی امروز دیگه قانون مورفیِ "آسانسور- دستشویی شدید" نامعتبر شده باشه. اصاً همین دنیای "بدون خروجی" خودش یه "دنیا"س!
بعد تازه یه خوبیای دیگه هم داره: تا دلت بخواد میتونی چش چرونی کنی تو خیابون، هیشکی هم بهت گیر نمیده!
می تونی به بهونه آوردن چایی، یه "جای مناسب" رئیس رو بسوزونی: خب بد برنامه ریزی شده م که این کارو می کنم، دست خودم که نیست که! چه توقعاتی!
از همه اینا مهم تر این که اصلاً لازم نیس فکر کنی.
ولی یه بدی خیلی بزرگ داره، به هر دختری ابراز علاقه کنی مث اموال شخصیش می خردت و ناخنای دست و پاتو لاک می زنه. این یکیش خیلی دردناکه!

نظرات 7 + ارسال نظر
مشتاق سه‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:41 ب.ظ

عالی بود. پر از واقعیت و البته طبق معمول من میخندم به این واقعیت ها :)))))))))))
منم دوس دارم ربات باشم الان.....

همیشه شاد باشین شما :دی

علیرضا سه‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:49 ب.ظ

اگه به رئیس نگفتم!!!! بی تربیت.

منظورم اون رئیس نبود که بی تربیتتتت!
منظورم رئیس با مفهوم کلی و کلیشه ایش بود.

: سه‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:13 ب.ظ

اممم شایدم اون دختر بخره تورو و تمام روز بشینه جلوت ارزو کنه کاش ربات نبودی

در مورد قانون مرفی هم اقا اگه مطمئنی در زندگی رباتی صادق نیست بریم ربات بشیم .. یهو دروغ نگی بهما :دی

دختر که ربات نخواد مگه مرض داره که بره ربات بخره :دی
یه چیزی میگیا :دی

راحت باش، تست شده جوابم گرفتن :دی

مهدیه چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:34 ب.ظ

خوب میشد اگه روبات بودیم ولی یه جور می ساختنمون که پیچ و مهره هامون هیچ وقت شل نشه!!! و هیچ مدل بالاتر از ما هم نیاد به بازار!
می بینم که تولد وبلاگ جدید با تولد من مصادف شده. مبارک باشه.

هیچ مدل بالاترو خوب اومدی!
ببخشید یه کمی دیر خبر دادم
همچنین شما
کادو بدیم خدمتتون :دی

مهدیه شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:15 ب.ظ

بزرگوارید!

نجوا شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:07 ب.ظ

مهمترین عیبش شاید این باشه که از چشم چرونی ت، یا سوزوندن رئیس ت، یا هرکار دیگه ای، لذتی مشابه اینی که الان ممکنه ببری رو نمیبری، چون یه روباتی خب!
بعدم اگه عاشق شدی، ممکنه آدم بشی! این سرنوشت تمام روبات ها و عروسک هایی بود که عاشق شدن و خوب شدن!

خوبی دنیای رباتا به همینه که لذت و دردی توش نیست! هیچی نیست، فقط هستی. صفری! منتها مث الان منفی نیستی، که از همه جا فقط بدبختیا و نفهمیا رو سرت خراب شه.

هیشکی شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:25 ب.ظ

حالا کی به شما گیر داد ! والا :دی

هیشکی!! :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد