لذتِ درد

حرف برای گفتن زیادست. گوش شنوا هم کما و بیش می توان یافت. اما چه سود از این گفتن و شنیدن، وقتی هر کلمه ای معنایی خصوصی دارد و هر معنایی، مصادیقی به واگرایی تعداد شنونده ها؟

بکت می گفت: نمی دانم چرا می نویسم.

برایم واضح است که او می نوشت چون بین نوشتن و ننوشتن، ننوشتن برایش حکمی عذاب آورتر داشت! ننوشتن پیش رویش کابوسی می نمود، که مرگ هم در برابرش کوچک بود.

 

اما من...

 می نویسم نه برای هیچ سودی و نه برای ایجاد ارتباط. نه برای ماندگاری. نه برای بانگ و فریاد. و نه حتی برای ایجاد و آرزوی تغییر. می نویسم چون نوشتن لذتی است ناب.

می نویسم، چون که اگر دردی در نوشتن باشد لذتبخش تر از بی دردیِ ننوشتن است.

 


پ.ن: موقتاً همینجام تا ببینم خدا چی می خواد!

نظرات 11 + ارسال نظر
: یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:32 ب.ظ

خونه ی نو مبارک

تو همون دو نقطه خودمونی؟
نههههه؟
یادت اول چی بوده؟ الان شدی علامت نقل قول :دی

نرگس خانوم یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:41 ب.ظ http://nargesaneh.blogfa.com

به به
مبارکا باشه
ببخشید دست خالی اومدیم

خونه نو مبارک

خواهش میکنم :)

آدرس میدیم پست بفرمایین :دی

اس تی یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:09 ب.ظ

مبارک باشه . اینجا بهتر از بلاگفا است ؟ اگه اینجوریاست تا ما هم بیایم :دی

من که تازه کارم از گرگ بیابان بیابان بپرسی به نظرم بهتر باشه.
ولی بلاگفا یه مشکلی که داره اینه که با وورد خیلی سر جنگ داره!
همه شون یکی ن :دی

گرگ بیابان یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:12 ب.ظ http://theories.blogsky.com

لذت موجود در درد نوشتن ر خوب آمدی انصافا
خیلی ها برا همینه که مینویسن

ننوشتن برای خیلی ها عذاب آوره!

علیرضا یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:31 ب.ظ

علیرضای معروف یه جمله ای داره میگه:
می نویسم چون نوشتن حس ماندگاریست که بشر جاه طلب فطرتا به دنبال آن می گردد، اما افسوس که فراموش می کند ماندگاری تنها از آن خداست و هر آنکه خدا بخواهد.
واقعن ها! خیلی گهرباره :دی

مسی جون به امید اینکه روزای خوبی رو توی جای جدید ثبت کنی! مبارکه :)‏

اینی که میگی همین بورژوایی نیست که رفته شیشتا هاست و نونزدهتا دامین خریده؟ :دی

همچنین تو :)

قاصدک یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:14 ب.ظ

سلام
خونه جدید مبارک
اینم کادوی من :
http://fanosak.persiangig.com/pic/barf/Murcielago_Edo_Competition_1.jpg
هر دو رو با هم میدادن وگرنه فقط یکی شو می خریدم :دی

سلام
ممنون :)

خوشا ماشینی که اشانتیونش از اینا باشد :دی

آرزو دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:30 ق.ظ http://my-fine-cut.blogspot.com/

ب َ ب َ! آقا مبارک باشه :)‏
ایشالا به پای هم پیر شین :پی
لینک نمودیم ولی شاید همین روزا مام به بورژواها بپیوندیم. کار خوبیه ظاهرن!

سامت باشین :)

می بینم که تبلیغات مسموم اون دکتر کذایی رو شما هم تاثیر گذاشته!
نکنید این کارا رو!
نکنید خواهر :دی

مشتاق پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ب.ظ

اقا مبارکا باشه...اصن نوشتن هم جزو همون چیزاییه که اعتیاد میاره
من که معتادم اصن به نوشتن...
یعنی اگه توی تاکسی و مترو و ...هم لپ تاپم دم دستم بود روز 24 ساعت مینوشتم !!!
فکر کنم باید برم یه دستگاهی اختراع کنم که فکرهامو خودش تبدیل به متن کنه
:))))))))))))))))))))))))

ایول دستگاه :))
منم میخواما!

ن.ا پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:04 ب.ظ

مبارکه !:)

الان شما جزو وبلاگ به دوشان هستین؟:دی. . .

" ما وبلاگ به دوشان غم سیلاب نداریم:دی"

ممنون :)
شعر :))

زهرا شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 05:03 ب.ظ

اااا الان دیدم اینجا رو!!
مبارکه!
:)

ممنون! :)

نجوا شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:24 ب.ظ

اینجا رو!
چه همه تبریک گفتن
خب ما هم واسه جا نموندن از غافله:
تبریـــــــــــــک

امیدوارم به خوشی بنویسی
بعد یادمه یه بار اول همشهری جوان گمونم یه حدیث نوشته بود که:
دل به نوشتن آرام گیرد.
بعد خب خیلی وقتا شده که نوشتن کلی برام خوب بوده و آرومم کرده. هرچند این روزها نتونم خیلی از حرفام رو بنویسم یا حتی نخوام که بنویسم، که شاید از ثبت شون گریزون باشم یا اینکه بعضا حس میکنم باید چیزی ارزشمند رو نوشت وگرنه هرگفتنی و نوشتنی که ارزش نداره، برای همین دستم به نوشتن چبز خاصی نمیره.
بگذرم

بازم اینکه مبارک باشه.
ولی امیدوارم اینجا خوب تر باشه و مجبور به جابجایی مجدد نباشید

قلم تون پاینده و نوشتن هاتون مایۀ آرامش تون باشه الهی

قافله خانوم معلم :دی

خیلی ممنون بابت تبریک :)
خیلی ممنون تر بابت دعا :) :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد